اثر تغيير اقليم بر كشاورزي و منابع طبيعي ايران
اثر تغيير اقليم بر كشاورزي و منابع طبيعي ايران
كشاورزي و منابع طبيعي سخت به آب و هوا و اقليم وابستهاند و از اين رو تنوع اقليمي و تغييرات آنچه در كوتاهمدت (در طول دوره رشد) و چه در درازمدت، نقش تعيينكنندهاي در ميزان توليد و پايداري آن دارد. به همين دليل خواه تغيير اقليم در ابعاد مورد بحث رخ دهد و يا ندهد، افزايش پايداري در توليد غذا و به كمينه رساندن مخاطرات احتمالي در برابر نوسانهاي آب و هوايي ضروري است. منابع علمي پرشمار و شواهد عيني زياد در زمينه رويداد تغيير اقليم جهاني بيانگر اين است كه با وجود برخي ترديدها و ابهامها (كه هم در سطح بينالمللي و هم ملي وجود دارد)، اين رويداد در حال رخ دادن است و به زودي كليه فعاليتها و زيرساختهاي اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي كشورهاي جهان و به ويژه آنهايي را كه در مناطق خشك و نيمهخشك قرار دارند، تحتتأثير قرار خواهد داد. از سوي ديگر به نظر ميرسد اين تأثير سوء دستكم از ابعاد اقتصادي براي كشورهايي مانند كشور ما كه از منابع غني سوختهاي فسيلي به ويژه نفت بهرهمند هستند، بيشتر باشد؛ زيرا اجراي كنوانسيون تغيير اقليم سازمان ملل متحد ممكن است اقتصاد اين كشورها را بر اثر دگرگونيهاي بازارهاي نفت آسيبپذير سازد. تلاش كشورهاي صنعتي براي مقصر جلوه دادن كشورهاي توليدكننده نفت در به هم زدن توازن گازكربنيك جهان نيز خود مقولهاي درخور بحث است. به هرحال كنوانسيون تغيير اقليم سازمان ملل متحد مورد پذيرش جامعه جهاني قرار گرفته است.
تغيير اقليم جهاني در تاريخ تكامل كره زمين سابقه دارد، ولي شدت و سرعت تغييرات آن در دهههاي اخير كمسابقه بوده و باعث نگراني جامعه بينالمللي شده است. افزايش سرعت اين تغييرات در اين چند دهه به طور عمده ناشي از فعاليتهاي بيرويه انسان در بهرهبرداري از منابع طبيعي و بهويژه بهرهگيريهاي نامعقول از سوختهاي فسيلي در فرآيند توسعه جهاني است. به نظر ميرسد پيامدهاي اين نوع توسعه به ناپايداري بسياري از فرآيندهاي طبيعي منجر شود و تنوع زيستي را دچار آسيب و پايداري بوم نظامهاي جهان را به مخاطره اندازد. در اين راستا آنچه مورد توافق بيشتر جامعه علمي و سياستگزاران در عرصههاي بينالمللي قرار دارد، اين است كه به رغم دستاوردهاي باارزش و سرنوشتسازي كه فعاليتهاي صنعتي و اقتصادي بشر در طي سده گذشته به ارمغان آورده است، اين فعاليتها وراي توان بومشناختي سياره زمين بوده، تخريب محيطزيست و بهرهبرداري بيرويه از منابع طبيعي را به همراه داشته است. بدون ترديد بازخورد اين نوع بهرهبرداريهاي بيرويه، افزايش سرعت تغيير اقليم، و بازخورد تغيير اقليم از بين رفتن شتابان منابع طبيعي است.
تغييرات اقليمي خواه آن چنان كه برخي از دانشمندان معتقدند جنبه دورهاي داشته باشد و خواه طبق نظر عدهاي ديگر روندي دائمي تلقي شود، به هرحال يك واقعيت عيني است. بنابراين برخورد با آن به آگاهي، آمادگي برنامهريزي و توانمندسازي نياز دارد كه همگي از ضرورتهاي لازم براي كاهش اثرگذاريهاي زيانبار ناشي از اين فرايند است. اين رويداد كه اثرگذاريهاي آن به شكل گرمايش جهاني، تغيير الگو و دوره بارشها، افزايش پيشامد رخدادهاي به اصطلاح حدّيِ اقليمي و غيرمترقبه مانند سيلها و خشكساليها، گرد و غبارهاي گسترده بروز كرده، بيشترين تأثير سوء خود را بر فعاليتهاي توليد مواد غذايي و كشاورزي و عرصههاي منابع طبيعي و محيطزيست داشته است. هماكنون تغيير روند عناصر اصلي اقليمي هم از ابعاد علمي تاييد شده است و هم به صورت عيني كاملاً مشهود است.
اثرگذاريهاي سوء كمآبي و خشكساليها، افزايش رويداد سيلابها، آب شدن يخهاي قطبي و بالا آمدن آب درياها و سرانجام تغيير تدريجي الگوهاي كشاورزي و دامپروري در بيشتر مناطق جهان گزارش شده است و در كشور ما نيز به رغم كمبود دادههاي علمي كافي، اثرگذاريهاي آن به صورت خشك شدن درياچهها، تالابها و كاهش ذخيره منابع آبي به خوبي نمايان است.
گروه علوم كشاورزي فرهنگستان علوم جمهوري اسلامي ايران همايشي يك روزه در تاريخ 30/2/89 با شركت برخي از اعضاي فرهنگستان، استادان دانشگاهها، پژوهشگران، مسئولان اجرائي و سازمانهاي مردمنهاد و كشاورزان درباره اثرگذاريهاي تغيير اقليم بر كشاورزي و منابع طبيعي ايران، برگزار كرد و بر اين اساس ديدگاهها و راهكارهاي خود را به شرح زير اعلام ميدارد:
* به طور كلي تغيير اقليم و گرمايش زمين رويدادي است كه در حال رخ دادن است و كشور ما نيز از جنبههاي مختلف با اثرگذاريهاي سوء آن مواجه بوده و خواهد بود.
* اين اثرگذاريهاي سوء در همه بخشهاي اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي كشور نمود دارد و بخش كشاورزي و منابع طبيعي نيز با آن روبرو خواهد شد. به همين دليل تغيير اقليم مهمترين چالش فراروي اين بخش در آينده است.
* اثرگذاريهاي سوء تغيير اقليم ممكن است بر همه اجزاي امنيت غذايي كشور از جمله توليد، دسترسي و مصرف و همچنين پايداري نظامهاي تأمين و توزيع غذائي تأثير داشته باشد.
* كمبود آب در سطح كشور به طور مستقيم يا غيرمستقيم، يكي از مهمترين معضلات ناشي از تغيير اقليم خواهد بود و در اين مورد تمامي زيرساخت و شبكههاي مربوط به بهرهبرداري از آب و توزيع آن در عرصههاي كشاورزي نيز تحتتأثير قرار خواهند گرفت.
* عرصههاي منابع طبيعي كشور به ويژه جنگلها و مراتع كه ميتوانند علاوه بر منافع پرشمار، به عنوان مخزني براي جذب كربن عمل نمايند، به علت بهرهبرداري بيرويه به صورت چندگانهاي تحتتأثير سوء تغييرات اقليم قرار خواهند گرفت. از سوي ديگر اثرگذاريهاي سوء تغيير اقليم بر مراتع كشور، به تغييرات گستردهاي در نظامهاي دامپروري سنتي و به ويژه پرورش گوسفند و بز ميانجامد و در مقياس وسيعتر تأمين علوفه و خوراك دامداريهاي صنعتي و طيور را نيز به مخاطره خواهد انداخت.
* اثرگذاريهاي سوء تغيير اقليم بر محصولات راهبردي (استراتژيك) كشور و به ويژه گندم به علت گستردگي كشت آن بيشتر از ديگر محصولات خواهد بود. به طور كلي به علت كمبود آب، افزايش دماي هوا و كاهش درجه تناسب زمينها براي كشت برخي محصولات فعلي، توليد آنها كاهش خواهد يافت و در موارد زيادي محصولات كمآب و آنهايي كه به تغييرات اقليمي سازگارترند، جايگزين خواهند شد. انتقال عرصههاي كشت برخي محصولات به مناطق ديگر براي مثال انتقال محل كشت زعفران به مناطق شمالي استان خراسان (رضوي و شمالي) ميتواند نمونهاي از اين نوع تغيير باشد (بررسيهاي از طريق مدلهاي اقليمي چنين روندي را تاييد كرده است). انتظار ميرود به تدريج مناطق كشت برخي درختان ميوه نيز به علت نياز به دماهاي پايين در بخشي از مراحل رشد و نمو خود براي فراهم شدن شرايط گلدهي و تشكيل ميوه به مناطق مساعدتر منتقل شود.
راهكارهاي لازم براي كاهش اثرگذاريهاي زيانبار ناشي از تغييرات اقليم به شرح زير پيشنهاد ميشود:
1ـ ارائه برنامه كار «عمل در سطح ملي» براي كاهش آسيبها و زيانهاي ناشي از تغيير اقليم در توليدات كشاورزي و منابع طبيعي كشور و نيز سازگاري به تغيير اقليم در قالب محافظت بيشتر از منابع طبيعي جنگلي و مراتع به عنوان مخازن ترسيب كربن، ترغيب و تشويق اقتصادي بهرهبرداران و كشاورزان در به كارگيري روشهاي مناسب و آزمون شده كشاورزي در سطح جهاني (براي مثال نظامهاي مناسب خاكورزي) براي جلوگيري از انتشار بيشتر كربن و جذب آن براي توليد محصولات و فرآوردههاي كشاورزي.
2ـ ايجاد ساختارهاي لازم براي پايش و پيشآگاهي از رخداد اقليم در آينده به منظور ارائه راهكارهاي مناسب براي سازگاري و كاهش اثرگذاريهاي ويرانگر آن.
3ـ توجه به اثرگذاريهاي سوء تغيير اقليم در برنامههاي درسي دانشگاهها و مراكز علمي كشور همراه با آگاه ساختن دانشآموزان در سطوح مختلف تحصيلي با اين رويداد.
4ـ اطلاعرساني و آگاهي به جامعه و توانمندسازي آنها در چگونگي برخورد با مخاطرات ناشي از تغيير اقليم.
5 ـ تلاش در جهت برنامهريزي براي ايجاد توازن منطقي بين توسعه و توان بومشناختي (اكولوژيكي) كشور.
6ـ تلاش در جهت تغيير روند پژوهشهاي كشاورزي از وضع رايج به وضعيتي متناسب با تغييرات اقليمي و شرايط تحت تنش (براي نمونه اصلاح ارقام زراعي مقاوم به تنشهاي گرمايي و خشكي و نيز سازگار به تنشهاي ناشي از شيوع گسترده آفات و بيماريهاي جديد و تشديد رقابت علفهاي هرز، بهرهگيري از الگوهاي متنوع زيستي (گياهي) براي كاهش مخاطرات تنشهاي ناشي از تغيير اقليم، بررسيها براي يافتن محصولات جايگزين و غيره) و درنهايت تغيير نگرشها از كشاورزي رايج به نوع كشاورزي جايگزين و بوم سازگار.
7ـ توجه به امكانات بالقوه كشور از جنبههاي مختلف براي رويارويي مناسب با اثرگذاريهاي سوء تغيير اقليم با اتكا به علوم و فناوريهاي بوم سازگار و نيز بهرهگيري از تجربهها و دانش بومي در سطح كشور.
8ـ توجه به نقشي كه كشاورزي دهقاني و خردهپا ميتواند به علت وجود تنوع در ساختار توليد در كاهش اثرگذاريهاي سوء پديدههاي حدّيِ اقليمي و محيطي و همچنين سازگاري به آنها داشته باشد.
9ـ تشويق جامعه به تغيير الگوي مصرف موادغذايي بر پايه نقشي كه توليد اين مواد در انتشار گازهاي گلخانهاي دارند (نمونه بارز آن كاهش مصرف گوشت قرمز است).
10ـ ارتقاي توان پژوهشي كشور در زمينه تغيير اقليم و آثار آن بر كشاورزي و منابع طبيعي كشور.
11ـ تأسيس شوراي عالي تغيير اقليم به منظور ايجاد هماهنگيها و تصميمگيريهاي لازم در رابطه با مقابله با آثار سوء تغيير اقليم بر كشاورزي و منابع طبيعي كشور.
منبع :
دکتر کوچکی، عضو پيوسته گروه علوم كشاورزي فرهنگستان علوم
http://climatechange.ir/science/594-climate-change-and-iran.html
برچسب ها : آب و هوا , تنوع اقليمی , تغييرات اقليم , تغيير اقليم بر كشاورزی , منابع طبیعی , دکتر کوچکی ,