راههای مصرف بهینه انرژی در بخش کشاورزی

سالهای اولیه دهه هفتاد میلادی نقطه عطفی برای بسیاری از تغییر و تحولات اقتصادی در جهان بوده است. ریشه این تغییر و تحولات به افزایش قیمت انرژی که به سوخت موتور توسعه معروف است باز میگشت. اهمیت انرژی در بخشهای گوناگون اقتصادی بهویژه بخشهایی که نقش رهبری در توسعه کشورها بازی میکند از این سالها بیش از پیش نمایان شد. در بخش کشاورزی نیز انرژی بهعنوان یک نهاده مهم به مرور مورد توجه تصمیمگیران اقتصادی قرار گرفت چرا که کشاورزی در اکثر کشورها سهم عمده در تولید ناخالص ملی دارد و افزون بر آن به دلیل تولید غذا و رابطه مستقیم با امنیت غذایی و حیات جوامع یک بخش استراتژیک به حساب میآید. امروزه امنیت غذایی بهعنوان بخشی از حق حیات انسانها به رسمیت شناخته میشود و از اولویتهای اهداف توسعه به حساب میآید. رابطه مستقیمی بین فقر و امنیت غذایی وجود دارد و گرسنگی نه تنها ناشی از فقر است بلکه موجب تداوم آن نیز میشود.
در سالهای اخیر با توجه به افزایش جمعیت و نیاز به غذا، جهان ناگزیر به توجه اساسی به رشد در بخش کشاورزی بوده است. انرژی برای بخش کشاورزی یک نهاده تولیدی بسیار مهم است به همین دلیل تأمین بهموقع، مطمئن و ارزان آن، اهمیت ویژهای در افزایش تولیدات این بخش دارا است. در ایران نیز به دلیل اهمیت بخش کشاورزی با هدف حمایت از این بخش، حاملهای انرژی با قیمت ارزان و تخصیص یارانه به آن در اختیار کشاورزان قرار میگیرد.
عمدهی مطالعات بر روی مصرف انرژی در بخش کشاورزی نشان میدهد که انرژی برق و نفت-گاز دو حامل مهم انرژی در بخش کشاورزی بوده است بهطوری که در سال ۹۰ از کل فروش برق وزارت نیرو حدود ۱۶ درصد از آن مصرف بخش کشاورزی بوده است که این عدد نسبت به سال ۸۴، چیزی حدود ۸۰ درصد رشد را نشان میدهد که میتواند ناشی از استفاده بیشتر از موتورهای برقی و وسایل و تجهیزات برقی در بخش کشاورزی باشد و همینطور در سال ۹۳ حدود ۹ درصد از کل مصرف نفت-گاز کشور در بخش کشاورزی مصرفشده است.
نگاه کلی به مصرف انرژی در بخش کشاورزی زمانی دقیقتر میشود که ما اطلاعات بیشتری در مورد بازدهی انرژی در بخش کشاورزی داشته باشیم. از سال ۶۰ تاکنون ارزشافزودهی بخش کشاورزی سالانه بهطور میانگین حدود ۴,۱ درصد رشد کرده و این در حالی است که طی همین دوره مصرف انرژی در این بخش بهطور میانگین سالانه حدود ۴.۷ درصد رشد کرده است بهعبارتیدیگر رشد مصرف انرژی از رشد ارزشافزودهی بخش کشاورزی بیشتر بوده و این به معنای کاهش بهرهوری انرژی و کاهش شدت انرژی در بخش کشاورزی است. این گزاره را میتوان با نرخ رشد بهرهوری انرژی که از تقسیم ارزشافزوده به مصرف انرژی به دست میآید، بهراحتی نشان داد؛ این نسبت برای دورهی اشارهشده چیزی حدود ۰.۱۶- درصد است. به عبارت دیگر در این دوره نه تنها بهرهوری انرژی در بخش کشاورزی افزایش نیافته است بلکه روند کاهشی را نیز تجربه کرده است.
علاوه بر آنچه که در باب مسئله مصرف انرژی در بخش کشاورزی گفته شد اشاره به این موضوع خالی از لطف نیست که مصرف روزافزون انرژی با انتشار بیشتر آلایندههای زیستمحیطی همراه بوده و درنتیجه ادامه مصرف بیشازحد حاملهای انرژی ضمن واردکردن آسیب به منابع انرژی باعث آسیبهای جدی به محیطزیست نیز خواهد شد. بنابراین لزوم تغییر نگرش و اتخاذ سیاستهای برای بهینه کردن مصرف انرژی در این بخش بسیار حیاتی به نظر میرسد. سیاستگزاری جامعنگر در بخشهای مختلف دولتی مرتبط با مسائل مدیریتی آب ، انرژی و کشاورزی میتواند راهکار مؤثری در بهینهسازی پروژهها و اجرای پروژههایی با راندمان بالای مصرف انرژی باشد.
کمتر اقتصاددانی وجود دارد که واقف به اهمیت کشاورزی در اقتصاد ایران نباشد کشاورزی بعد از بخش نفت و خدمات بیشترین سهم در تولید ناخالص ملی کشور را دارد و بعد از سالهای تحریم که اقتصاد در رکود فاجعه باری به سر میبرد تنها بخش اقتصادی ایران بود که رشد در ارزشافزوده را همچنان تجربه میکرد؛ همچنین باید گفت تا ۱۰ درصد نیروی کار در حال اشتغال در این بخش هستند. بنابراین تصمیمگیری در مورد این بخش دارای حساسیت بیشتری بوده و رویکردی علمی را طلب میکند.
طیف کثیری از مطالعات نشان میدهد که تقاضای انرژی نسبت به قیمت در بخش کشاورزی کمکشش بوده بنابراین بهخصوص در کوتاهمدت از سیاستهای قیمتی نباید انتظار زیادی برای کاهش مصرف حاملهای انرژی داشت. اما میتوان گفت تأثیرگذاری سیاستهای قیمتی در کاهش مصرف انرژی در بخش کشاورزی در بلندمدت بیشتر خواهد بود بنابراین اثرگذاری سیاست قیمتی در گروی امکان تغییر در نهادههای سرمایهای است که با تکنولوژی و فناوری مصرف حاملهای انرژی را به سمت بهینه شدن سوق میدهد. این افزایش قیمت در بلندمدت مصرفکننده را به سمت جستجو برای پیدا کردن جانشین برای انرژی فسیلی (انرژی تجدید پذیر) تشویق میکند و یا موجب میشود مصرفکنندگان دنبال راههایی برای کاهش مصرف انرژی در مزارع خود باشند که هزینههای تولید را کاهش دهند. سیاست دیگری که بخش دولتی برای بهینهسازی مصرف انرژی میتواند دنبال کند حمایت از کشاورزان در بهرهگیری از منابع انرژی مدرن و تجدید پذیر است به نحوی که بخشی از تسهیلات سامانههای نوین آبیاری تحت فشار به این حوضه اختصاص یابد. منابعی همچون صفحات خورشیدی ، بیوفولها، میکروتوربینهای آبی و توربینهای بادی،...باید مورد حمایتوترویج بخش دولتی چه از لحاظ فنی و چه اقتصادی قرار گیرد.
نویسندگان : شهاب فولادی و سهیل فتاحی
منبع انتشار دهنده : خبرگزاری ایانا